وبلاگ محمد دانشی کهنی

تالیفات و سروده های محمد دانشی کهنی

وبلاگ محمد دانشی کهنی

تالیفات و سروده های محمد دانشی کهنی

آثار ، تالیفات ، سروده هاو مقالات محمد دانشی کهنی.

طبقه بندی موضوعی

مقاله شمیم عشق

پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۹ ب.ظ

شمیم عشق

خداوند در آیه 165 سوره بقره می فرماید: وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ آنان که ایمان دارند شدیدترین محبت (عشق) را به خدا دارند.

در آیه 24- سوره بقره می فرماید ای پیامبر، بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و خاندان شما و ثروتهایی که جمع کرده اید و تجارتی که از کسادی آن بیم دارید و خانه هایی که به آنها دل خوش کرده اید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه او محبوب تر می باشد پس منتظر قهر خدا باشید.

آیات فوق نشانگر این است که تنها عاشقان به خدا ایمان دارند و ایمان بدون عشق به خدا هیچ خاصیتی ندارد.

تعلق خاطر به چیزی غیر از خدا، انسان را به گناه می کشاند و انسان به هر چیز که عشق بورزد از او اطاعت می کند در عشقهای ظاهری هم می بینیم که عاشق در خدمت معشوق است و مثل اینکه بنده­ی اوست اگر انسان عشق به خدا در وجودش کم رنگ شد عشق به چیز دیگر جای آن را می گیرد. چون انسان نمی تواند به چیزی دل نبندد و در فطرت او بندگی خدا نهفته است اما گاهی انسان خود، فطرت خود را دستکاری می کند و در بند غیر خدا می شود. مثلاً در بند معشوق ظاهری می شود در بند پست و میز می شود در بند مال دنیا، در بند هوای نفس و خواهشهای دل می شود.

خواجه عبدالله انصاری می گوید: بنده ی آنی که در بند آنی

عشق به غیر خدا انسان را به بند معشوقش می اندازد و کورکورانه از آنچه در بند آن است اطاعت می کند ولی اگر انسان عاشق خدا شد از این بندها آزاد می شود و از راههای انحرافی که معشوقان غیر خدا پیش پایش می گذارند آزاد می گردد. مولوی می گوید: کیست مولا آنکه آزادت کند/        بند رقیّت زپایت بر کَنَد

پس مولای حقیقی (معشوق حقیقی) انسان را از بندهای دنیایی آزاد می کند و به این آزادی و آزادگی می گویند «حریّت» و کسی که «حُر» باشد گناه نمی کند، کسانی که گناه می کنند در لحظه گناه از بندگی خدا سرپیچی می کنند و به دام شیطان و گناه می افتند.

 هیچ ارباب نشد باعث آزادگیم    من از آن روز که در بند توام آزادم

امیرالمومنین می فرمایند لا تَکُن عَبدِ غَیرِک فَقَد جَعَلَک ا... حُراً. بنده­ی هیچ کس مباش زیرا خدا تو را آزاد آفریده است. بسیاری از مشکلاتی که برایمان پیش می آید در اثر غفلت از خداست و فقط وقتی به سراغ خدا می رویم که از دست هیچ کس کاری ساخته نیست. آری این نوع یاد خدا کردن با یاد نکردن فرقی نمی کند برای اثبات محبت ما به خداوند باید در همه ی احوال او را فراموش نکنیم و همیشه بیاد او باشیم در این صورت بقول حافظ

عاشق که شد که یار برویش نظر نکرد؟             ای خواجه درد نیست و گرنه طبیب هست

همانطور که اشاره شد اگر انسان عاشق خدا شد و تعلق خاطر به هیچ چیز بیش از تعلق به خدا پیدا نکرد او انسانی است آزاد، در عین حال که خانه، ماشین زن و فرزند، پدر ومادر و اقوام و کسب و کاسبی و پست و مقام دارد و البته همه­ی آنها را دوست می دارد، و این امری طبیعی است اما اگر قرار باشد برای داشتن آنها از خدا غافل شود و دوستی آنها را بر دوستی خدا ترجیح دهد از بندگی خدا خارج شده و آزاد نیست، حافظ می گوید:

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود                             زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

وقتی انسان خود را از تعلقات رها کرد و فقط تعلق به خدا پیدا نمود آنوقت آنچه خداوند آفریده در نظر او وضع دیگری پیدا می کند و زیبایی خاصی برایش ایجاد می نماید. دوستیِ زن و فرزند و آنچه در بالا گفتیم بخاطر خداست، آنها را دوست می دارد چون خدا فرموده باید دوست بداری این چنین انسان عاشقی، مشکلات را هم آسان می بیند سختیهای زندگی را هم داده خدا می داند و با آغوش باز می پذیرد و هرگز ناشکری و ناله و نفرین نمی کند. مولوی می گوید:

عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد                   ای عجب من عاشق این هر دو ضد

سعدی علیه الرحمه می فرماید:

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست                 عاشقم برهمه عالم که همه عالم از اوست

به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است                  به ارادت بکشم درد که درمان هم از اوست

زخم خونینم اگر به نشود به باشد                                       خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم از اوست

سعدی می گوید دنیا و مافیها را دوست می دارم چون از او خرم و شاداب است و آنچه در عالم هست متعلق به اوست. می گوید هر چه از دوست می رسد نیکوست و لو جام زهر باشد چون از دست معشوق است به حلاوت می نوشم و هر دردی را ه از طرف معشوق بخاطر عشق و ارادت به اول تحمل می کنم.

عزیزان من لازم است به عنوان مسلمان مومن بیش از پیش خدا را در زندگی خود راه دهیم عشق به خداوند پیدا کردن کار مشکلی در مرحله اول نیست همینکه ما در هر حال خدا را فراموش نکنیم و خود را در منظر خدا ببینیم بسیاری از راه های عشق به او را طی کرده ایم، سعی کنیم در همه حال رضایت خدا را برای خود ایجاد کنیم زبانمان، چشممان، گوشمان، قدممان، قلممان محبتمان جز در مسیر رضای حق به کار نرود خداوند می فرماید قوی ترین یاد من در نماز است و بهتر است که در مسجد و در اول وقت اقامه شود، اذان نماز زنگ تلفن خداست، چطور هر زنگ تلفن و موبایل را فوراً بر می داریم اما زنگی که از طرف خداست نشنیده می گیریم و گوشی را بر نمی داریم.

بعضیها به خاطر 10000 تومان کاسبی در مغازه می مانند و به نماز و مسجد حاضر نمی شوند. اینها فکر می کنند آنها هستند که روزی خود و زن و بچه شان را تامین می کنند و باید شب روز بدوند و کسب درآمد کنند. خیر، چنین نیست رزّاق حقیقی خداست اوست که به کاسبیها برکت می دهد، اوست که عزت می دهد. بعضی ها فکر می کنند که تلاش کنیم پست و مقامی کسب کنیم و عزت پیدا نماییم. اینها نمی دانند عزت و ذلت هر دو در دست خداست، سرنوشت شاه را دیدید، سرنوشت صدام را دیدید، جوانهای با ایمان ما را هم دیدید و می بینید، که با دست خالی در مقابل تمام دنیا ایستادند آیا آنها خودشان این پیروزیها را بدست آوردند، خیر. چون فقط به خدا دلبسته بودند خدا هم یاریشان کرد اسرائیل که می گفت از نیل تا فرات باید متعلق به ما بشود، امروز دور خود را از ترس بچه های فلسطینی حصار کشیده، لبنان یک روزی در چنگ اسرائیل بود، اما امروز بشدت اسرائیل از لبنان می ترسد،پس بیایید بیشتر بیاد خدا باشیم و حیات و شادابی زندگی خود و خانواده مان و برکت به کسب و کاسبیمان را از او بخواهیم و در کارهای خیر وقت بگذاریم، فکر نکنیم اگر یک ساعت یا دو ساعت در هفته در امورات فرهنگی و یا همکاری با اهالی مسجد وقت گذاشتیم کاسبیمان می خوابد، خیر. برکت را خدا می دهد. حدیث است که اگر پولی به فقیری دادی دست خود را ببوس چون خدا توفیق داده که کمک کنی و لذا آن دست دست خداست.

امروز خاکریز ما سوریه و عراق و لبنان است اگر دشمن در آنجاها پیروز شود به مرزهای ما می آید و لذا انسانهایی که عشق به خدا در وجودشان به حد بالایی رسیده هجرت می کنند و با دشمنان اسلام می جنگند اگر ما امروز در امنیت سرگرم کار و کاسبی مان هستیم اینها همه مرهون خونهای پاکی است که ریخته شد و هم اکنون هم دارد می ریزد، پس بیایید بیشتر به خدا فکر کنیم و دنیازده نشویم، اگر نمی توانیم همپای رزمندگان باشیم اقلاً در زندگی روزمره ارتباطمان را با خدا بیشتر کنیم و با حضور در مساجد و اقامه­ی نماز اول وقت، یاد خدا را در دلهایمان بیش از پیش زنده نگهداریم تا در دنیا برکات خداوند نصیبمان گردد و در آخرت هم از شفاعت شهدا محروم نگردیم.

والسلام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی